Wednesday, June 10, 2009

One man's thoughts about the presidential elections in Iran

The following is a series of Facebook statuses from my childhood friend in Iran. He brings up valid points and makes the reader ponder even if you don't agree with him.

They start from May 30th and end today. His mind goes through a series of twists and turns. I find it very interesting! It's actually not as long as it looks.

Enjoy!





چرا کاندیداهای ما هرکدام یک رنگ از پرچم ایران را از بقیه جداکرده اند و آخری مشکی را ازکجا اضافه کرده است؟

به قرمز و زیبایی گل سرخ و توت فرنگی و سرخی لبان یار میاندیشم و احمدی نژاد و ... چهار سال دیگر؛ یک احمدی نژاد دیگر کافیست تا پایان همه کارها و راهها

کار ما شاید اینست .... که در افسون گل سرخ شناور باشیم

چرا وقتی میشه بعد از حد کثر 4 سال از شر خیلی چیزها راحت شد 20 سال صبر کنیم تا برسیم به چشم انداز! من بین بد و بدتر هیچکدوم رو انتخاب نمیکنم اما هرکسی بدتر رو انتخاب کنه باهوش تره؛

بنظرم احمدی نژاد مرديست كه برای گفتن حقايق اين دوران سی ساله از آبروی خودش هم مايه گذاشت و حتی آقای موسوی هم نتوانست پاسخ مناسبی در مقابل سوالات او ارائه دهد ولی در كل توجه دوستان را به تاييدات هردونفر به تمام بيكفايتيهای 30 سال گذشته جلب ميكنم! همه اين 4 نفر به نوعی از بيكفايتيهای خود و منش سياسيشان و همينطور 30 سال دروغگويی و دخالتهای ديكتاتور مآبانه آرمانگرايان و انقلابيون در قانون و حتی قوانينی كه خود وضع كردند

هيچكسی به اندازه احمدي نژاد از شجاعت بيان و جسارت گفتار در ميان دولنمردان گذشته تا كنون ايران ندارد؛ گو اينكه برخي دلايل و براهين ايشان ظاهرا كذب محض است ؛ اما در باطن نشان از اسراری دارد كه حقيقتا از نزديك آنها را لمس كرده ام هرچند مدركی براي اثبات آنها هم كسی نتواند ارائه دهد حقيقت حقيقت است و بهترين دليل همان وضعيت فعلی است؛ كه برايند اين سی سال حكومت بسته

اينكه احمدي نژاد و موسوی برای دفاع از خطاهای خود دخالت رهبری وقت خود را به عنوان شخصيت فراقانونی اعلام ميكردند مساله ايست كه نشاندهنده آلت دست بودن ريس جمهور است و نهايتا تداركاتچی

احمدي نژاد مساله اش دفاع از خودش بود در مقابل اتهامهايی كه كانديدای معرفی شده هاشمی رفسنجانی به او ودولت وارد كرده بود و بسيار هم هيجان زده بود و اين نشان از صداقت او دارد ؛ آقاي موسوی از ابتدا تمام سوالات احمدی نژاد را با وارد كردن اتهامهای مختلف بي پاسخ گذاشت و خونسردی او نشان از تعليم ديدن در مكتب رفسنجانی است يادمان باشد دروغگويان حرفه ای در خونسردی كامل بدون بروز دادن تلاطمات درونش دروغ را مثل راست بيان ميكند

در كل نمايش كمدی هيجان انگيزي بود كه ماهيت نظام را برملاكرد

هر كدام كه رئيس جمهور بشوند فرقی نميكند اگر بخواهند نظامشان بماند بايد اقتصاد بازار آزاد واقعی را راه اندازی كنند. لازم دارند اقتصاد آزاد را به سمت توليد و حمايت از توليدات صادراتی هدايت كنند چون ميزان استخراج نفت ما ديگر فقط صرف مصرف داخلی ميتواند بشود پس فرقی نميكند كدامشان بشود مجبورند برخلاف گذشته كه فقط فيلمش را بازی ميكردند مجبورند واقعا به آن بپردازند

به این فکر میکنم : احمدی نژاد با فاش کردن خلافهای دیگران تنها گذشته افراد را زیر سوال برد و عملکرد آنها را و نه دیکران؛ رضایی ، کروبی و موسوی با زیر سوال بردن احمدی نژاد و نسل جوان طرفدارش نه تنها اورا بلکه اهداف آموزشی انقلاب را که از ابتدا پیاده سازی کردند زیر سوال بردند! ممکن است بگویید دیگران هم نسل جوان بعد از انقلاب هستند اما واضح است هیچکدام از این دیگران در سالیان گذشته از آموزههای آنها طرفداری نمیکردند

مخالفان احمدی نژاد (کاندیداهای دیگر) مبانی اعتقادی خود را نفی میکنند زیرا آنچه احمدی نژاد کرده درسهایی است که پای منبر این آقایان فرامیگرفته ؛آنها گذشته خود و عملکرد خود را نفی میکنند همه میدانیم یک گزاره شرطی فقط در یک صورت همیشه صحیح است وقتی که قسمت اول گزاره همیشه نادرست باشد . آیا آنچه منجر به ظهور و بروز احمدی نژاد و انتخاب همفکران او شد ، عملکرد و آموزه های مسئولین پیش از او نبوده است!؟؟؟؟؟

همه کسانیکه احمدی نژاد را محکوم میکنند در اصل آیده آل ها و اهداف اسلام انقلابی و انقلاب امام خمینی را نفی میکنند ؛ نمیخواهم انقلاب را به نفع یک گروه خاص مصادره کنم ! نه اما بیایید صادق باشیم برایند آموزه های 24 ساله قبل از احمدی نژاد باعث شد تا مردم او را انتخاب کنند؛ اما نمیدانم چرا عوام که بسیار هم احساساتی هستند؛ فقط به احساس زمان حال خود فکر میکنند و نمیخواهند کمی هم به عواقب بعدی تصمیمات خود بیاندیشند؟؟؟؟!!!؟

می اندیشم برای اینکه غده سرطانی را از بدن بیرون آوریم نیاز به عمل جراحی داریم

آیا تا بحال فکر کرده اید چرا مردم به احمدی نژاد رای دادند 4 سال پیش؟ آنها از اصلاح طلب نما ها قهر کردند! چون آنها هم مثل احمدی نژاد بعد از انتخاب شدن آرای مردم را برای خودشان مصادره کردند و همه چیز را بین هم فکران خودشان تقسیم کردند؛ موسوی هم مستثنا نیست! بخصوص که ایده ای برای حمایت از نهادهای مدنی مستقل ندارد؛

شما بگویید با شرکت در انتخاباتی که نتیجه ای جز رشد طرفداران ایده آل های انقلاب ندارد بهتر نیست به کسی رای دهیم که جدی تر و سریعتر به سمت این ایده ها حرکت میکند؛ چرا میخواهید اینقدر به کندی و با اتلاف وقت انقلاب را پبگیری کنید؟احمدی نژاد از هر لحاظ کامل ترین شخص برای این مقصود است؛

با آسپیرین بچه ها نمیشود سرطان بدخیم را معالجه کرد؛ موسوی همین آسپیرین بچه هاست

معلومه که بیمار سرطانی از شیمی درمانی و جراحی خوشش نمیاد؛ جامعه ما هم از احمدی نژاد خوشش نمیاد!

من اصلا با انتخابات این جوری مخالفم ...!!! کجای حرفم طرفداری از احمدی نژاده .... اینکه سیاست یعنی حقه بازی

اصولا دجال دارای يك پيكر است با سر های بيشمار؛ هر كدام از اين سرها يك صدايي دارد كه سليقه يك عده اي را بيان ميكند و هيچكدام از اين سرها استقلال ندارند و برای يك بدن ارتزاق ميكنند

آيا به اين فكر كرده ايد : مير - حسين - موسوی ----- --------------------------باراك - حسين - اوباما

بنظرم اين حسين است كه ارزش دارد -نه موسوی نه اوباما

از دوشنبه تا حالا دارم فکر میکنم با این جمعیتی که توی خیابونها هستند خدا بخیر کنه ؛ الان وقت اغتشاش و حرج و مرج نیست ؛ به اندازه کافی همینطوری همه چی رو هوا هست!!!؛ بعضی ها منتظرن یکی از رو جوی آب بپره دنبالش

در یک انتخابات دموکراتیک پس از تایید صلاحیت نامزدها مراکز قدرت سعی در حذف دیگر کاندیدها نمیکنند : جمع کردن فتوای مراجع به عنوان این که پیروان آنها شخص را ترد کنند یا تکفیر کاندیدا خدشه دار کردن یک چهره هرچند چهره ای که مورد اقبال مردم نیست قبل از برگزاری انتخابات یعنی مراجعه نکردن به آرای مردم و این یعنی حذف رقیب با زور آقایان اگر داعیه دیکتاتور نبودن دارند ملاک رای مردم است ؛ امام معصوم به رای مردم احترام گذاشت

اگر انتخابات یعنی احترام به رای مردم دخالت آقای هاشمی یعنی توهین به شعور و اراده مردم درست این بود که اجازه میدادند مردم منتخب خود را با دادن رای خود اعلام میکردند ؛ هر چند که شخصا موسوی را بیشتر از بقیه برای اهداف خودم مناسب میدانستم و در کل تفاوتی بین این 4 نفر قایل نیستم ؛ اما آنهایی که دم از دین میزنند نباید مخالف خود را با روشهای غیر منصفانه از میدان خارج کنند ؛ این انتخابات غیر دموکراتیک است


No comments: